فردی که در کما به سر میبرد، نمیتواند بیدار شود و به محیط پیرامون خود واکنش نشان نمیدهد. این فرد به شکل معمول به درد، نور یا صدا پاسخ نداده و کنشهای داوطلبانه ندارد. با اینکه فرد در کما بیدار نمیشود، اما بدن او از الگوهای نرمال خواب پیروی میکند. عملکردهای اتوماتیک مانند نفس کشیدن و جریان خون، مثل همیشه در بدن او برقرارند اما توانایی فکر کردن در او خاموش شده است.
کما ممکن است به دلایل مختلفی مانند مسمومیت، بیماری یا عفونتی که بر سیستم اعصاب مرکزی اثر میگذارد (CNS)، یک جراحت جدی، هایپوکسی (کم اکسیژنی) یا محرومیت از اکسیژن، رخ بدهد. گاهی اوقات، پزشک با استفاده از داروهایی باعث تحریک رخ دادن کما میشود، برای مثال برای پیشگیری از درد قوی و شدید در طول فرایند بهبودی و یا برای حفظ عملکرد بالاتر مغز به دنبال شکل دیگری از ضربهی مغزی. کما معمولاً بیشتر از چند هفته طول نمیکشد. اگر وضعیت بیمار پس از گذشت یک دورهی طولانی تغییر نکند، ممکن است عارضهی پیش آمده در دستهی زندگی نباتی مداوم قرار بگیرد. اگر زندگی گیاهی تا چند ماه طول بکشد، احتمال بیدار شدن فرد بسیار کم است.
در هنگام کما، فرد نمیتواند ارتباط برقرار کند و بنابراین تشخیص کما، از طریق نشانههای بیرونی صورت میگیرد. این نشانهها شامل موارد زیر میباشند:
اینکه این موارد چه زمانی اتفاق بیفتند و اینکه تا چه زمانی ادامه پیدا کنند، به دلیل ایجاد کنندهی کما بستگی دارد. پیش از رخ دادن کما، فرد مبتلا به هیپوگلیسمی پیشرونده (قند خون پایین) یا هیپرکاپنی (سطح بالای دی اکسید کربن در خون، ابتدا آشفتگی خفیفی را تجربه میکند. در صورتی که این حالت درمان نشود، توانایی او در فکر کردن آشکار، به تدریج کاهش مییابد. در نهایت فرد هوشیاری خود را از دست میدهد. اگر کما نتیجهی یک آسیب جدی به مغز یا خونریزی زیرآراکنوئید باشد، علائم کما ممکن است به صورت ناگهانی ظاهر شود. هر کسی که با فرد همراه است باید سعی کند تا آنچه را که دقیقاً پیش از رخ دادن کما در جریان بوده است، به خاطر آورد. این اطلاعات، به تعیین دلیل زیربنایی کمک کرده و ایدههایی را برای روش درمانی در اختیار قرار میدهد.
فردی که در کماست ممکن است تحریک حسی، مانند گرفتن دست را متوجه شود. شواهدی وجود دارند مبنی بر اینکه افراد در کما میتوانند بشنوند و دستورات گفتاری را درک کنند. شخصی که دوست یا فردی از خانواده که در کماست را ملاقات میکند، میتواند به صورت نرمال با او صحبت کرده و برای مثال از اتفاقات روزمرهی خود برای او تعریف کند. اینکه فرد در کما چقدر میتواند این صحبتها را متوجه شود، واضح نیست اما بسته به سطح هوشیاری در کما افراد، شانس اینکه شخص بتواند حرفها را شنیده و درک کند، وجود دارد. همچنین ممکن است این افراد تمایل داشته باشند که موسیقی گوش کنند.
دلایل وقوع کما متفاوت هستند، اما تمامی آنها شامل سطوح مختلفی از آسیب به مغز میباشند. این دلایل شامل موارد زیر میباشند:
یک تاریخچهی تازهی پزشکی، آزمایشات خون، آزمایشات فیزیکی و اسکنهای تصویربرداری میتوانند به یافتن علت کما کمک کنند. یافتن علت، به انتخاب روش درمانی یاری میرساند.
سؤالات زیر از دوستان، خانواده، پلیس یا هر کسی که با فرد همراه بوده پرسیده میشود:
هدف این آزمایشات، چک کردن واکنشهای فرد، چگونگی پاسخ او به درد و اندازه مردمک چشم اوست. این آزمایشات شامل سرنگ کردن آب خیلی سرد یا گرم به درون کانال گوش فرد است. این آزمایشات باعث حرکات بازتابی چشم میشوند. نوع پاسخ با توجه به علت وقوع کما، تفاوت دارد.
آزمایش خون برای تعیین موارد زیر گرفته میشود:
این آزمایش میتواند هر گونه عفونت یا اختلال در سیستم اعصاب مرکزی (CNS) را چک کند. پزشک، سوزنی را به کانال نخاعی فرد وارد کرده، فشار وارد کرده و مایع نخاعی را برای انجام آزمایشات بیشتر، خارج میکند.
این آزمایشات تعیین میکنند که آیا جراحت یا آسیب مغزی وارد شده است یا خیر و این آسیب در کجای مغز است. اسکن CT یا CAT یا ام آر ای، هر گونه انسداد یا دیگر اختلالات را چک میکند. آزمایش الکتروانسفالوگرافی (EEG) فعالیت الکتریکی مغز را اندازهگیری میکند.
مقیاس کمای گلاسکو (GCS) میتواند برای ارزیابی شدت آسیب مغزی، به دنبال جراحت وارد شده به سر، مورد استفاده قرار گیرد. این مقیاس با توجه به پاسخهای کلامی، پاسخهای فیزیکی و توانایی فرد در باز کردن چشمهایش، یک رتبه به فرد میدهد:
امتیاز کلی 8 یا کمتر به معنی رخداد کما است. اگر امتیاز بین 9 تا 12 باشد، نمره هوشیاری یا آسیب سر متوسط است. اگر امتیاز 13 یا بالاتر کسب شود، اختلال در آگاهی و هوشیار، خفیف میباشد.
کما، یک وضعیت اورژانسی بسیار جدی است. درمان این بیماران بیماران نیاز به یک تیم چند تخصصی شامل جراح اعصاب، متخصص بیهوشی، جراح عمومی، متخصص قلب و متخصص داخلی دارد. متخصصان سلامت با اطمینان از زنده ماندن فوری فرد و تأمین تنفس و جریان خون او برای ماکزیموم کردن مقدار اکسیژن دریافتی توسط مغز، شروع میکنند. در صورتی که فرد دچار شوک دیابتیک شده باشد یا به دلیل عفونت مغز به کما رفته باشد، پزشک ممکن است گلوکز و آنتی بیوتیکها را، حتی پیش از آماده شدن نتایج آزمایش خون اعمال کند. درمان، به دلیل زیربنایی کما بستگی دارد. این دلیل برای مثال میتواند نارسایی کلیه، بیماری کبد، دیابت، مسمومیت و مانند اینها باشد. اگر تورم مغزی وجود داشته باشد، ممکن است به جراحی برای کم کردن فشار نیاز باشد.
سن بالاتر از ۶۵ سال وجود بیماری زمینه ای مانند دیابت، فشار خون، بیماری قلبی ریوی، شدت و محل آسیب مغزی، سابقه مصرف مواد از عوامل پیشگویی کننده بد در بیماران با آسیب سر شدید (نمره هوشیاری کتر از ۸) می باشد و احتمال مرگ یا تبدیل به وضعیت نباتی در این بیماران زیاد است. اگر کما بیش از یک ماه طول بکشد وضعیت نباتی گفته میشود به این معنی که بیمار ناخودآگاه چشمان را باز میکند ولی هدفمند نیست اگر علت کما خونریزی مغزی عفونت یا سکته مغزی باشد و تا ۳ ماه بیمار هوشیار نگردد وضعیت نباتی ثابت و غیر قابل برگشت خواهد بود این زمان سه ماهه در بیماران با ضربه مغزی یکسال خواهد بود و اگر بیمار بعد از یکسال هوشیار نگردد وضعیت نباتی در وی ثابت خواهد بود. اولین نشانه خروج از وضعیت نباتی تعقیب آگاهانه اشیا متحرک با چشم توسط بیمار میباشد.